معنی فارسی free-born

B1

آزادزاد، فردی که بدون شرایط بردگی یا وابستگی به دیگران به دنیا آمده است.

A person who is born free and not enslaved or in servitude.

example
معنی(example):

او یک شهروند آزادزاد بود که حقوق زیادی داشت.

مثال:

He was a free-born citizen who had many rights.

معنی(example):

در زمان‌های قدیم، افراد آزادزاد دارایStatusبالاتری بودند.

مثال:

In ancient times, free-born individuals held higher status.

معنی فارسی کلمه free-born

: معنی free-born به فارسی

آزادزاد، فردی که بدون شرایط بردگی یا وابستگی به دیگران به دنیا آمده است.