معنی فارسی free-flowing

B1

حالت یا ویژگی چیزی که به طور آزاد و بدون مانع جریان دارد.

Able to move freely without obstruction.

adjective
معنی(adjective):

Moving freely.

مثال:

a free-flowing river

example
معنی(example):

هنرمند با استفاده از رنگ‌های روان آزاد، یک منظره زیبا خلق کرد.

مثال:

The artist used free-flowing paint to create a beautiful landscape.

معنی(example):

آب روان آزاد را می‌توان در رودخانه‌ها و جویبارها یافت.

مثال:

Free-flowing water can be found in rivers and streams.

معنی فارسی کلمه free-flowing

: معنی free-flowing به فارسی

حالت یا ویژگی چیزی که به طور آزاد و بدون مانع جریان دارد.