معنی فارسی free-thinker

B2

آزاداندیش به فردی اطلاق می‌شود که از فکر و منطق به دور از تاثیرات اجتماعی و فرهنگی پیروی می‌کند.

A person who forms opinions based on reason and logic; not confined by traditional beliefs.

example
معنی(example):

او یک آزاداندیش است که به همه چیز شک می‌کند.

مثال:

He is a free-thinker who questions everything.

معنی(example):

آزاداندیش بودن، آزادی انتخاب را به همراه دارد.

مثال:

Being a free-thinker allows freedom of choice.

معنی فارسی کلمه free-thinker

: معنی free-thinker به فارسی

آزاداندیش به فردی اطلاق می‌شود که از فکر و منطق به دور از تاثیرات اجتماعی و فرهنگی پیروی می‌کند.