معنی فارسی free-to-play

B1

بازی‌هایی که برای بازی کردن رایگان هستند اما ممکن است با خریدهای داخلی یا تبلیغات پشتیبانی شوند.

Games that can be played for free, often with optional purchases available.

adjective
معنی(adjective):

(of a video game) That may be played without payment

example
معنی(example):

این بازی رایگان است، اما خریدهای درون بازی را ارائه می‌دهد.

مثال:

The game is free-to-play, but offers in-game purchases.

معنی(example):

بسیاری از بازی‌های موبایل رایگان هستند و آگهی دارند.

مثال:

Many mobile games are free-to-play with ads.

معنی فارسی کلمه free-to-play

: معنی free-to-play به فارسی

بازی‌هایی که برای بازی کردن رایگان هستند اما ممکن است با خریدهای داخلی یا تبلیغات پشتیبانی شوند.