معنی فارسی freeborn
B1 /ˈfɹiˌbɔ(ə)n/آزاد به دنیا آمده، به معنای فردی است که بدون تعلق به سیستم تفکیک اجتماعی، مانند برده یا وابسته به شخصی دیگر به دنیا آمده است.
Born free, not enslaved or bound to a master.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Born free rather than in bondage or as a slave
example
معنی(example):
او به این که آزاد به دنیا آمده و هیچ اربابی ندارد افتخار میکرد.
مثال:
He felt proud to be freeborn and have no masters.
معنی(example):
در بسیاری از فرهنگها، آزاد به دنیا آمدن یک نعمت در نظر گرفته میشود.
مثال:
In many cultures, being freeborn is considered a blessing.
معنی فارسی کلمه freeborn
:
آزاد به دنیا آمده، به معنای فردی است که بدون تعلق به سیستم تفکیک اجتماعی، مانند برده یا وابسته به شخصی دیگر به دنیا آمده است.