معنی فارسی freedoms of expression
B2حق بیان نظرات و احساسات به صورت آزادانه بدون ترس از عواقب.
The rights to express one's opinions and ideas without fear of government retaliation or censorship.
- NOUN
example
معنی(example):
آزادیهای بیان در یک دموکراسی ضروری هستند.
مثال:
The freedoms of expression are essential in a democracy.
معنی(example):
هر کسی باید از آزادیهای بیان و نظر برخوردار باشد.
مثال:
Everyone should enjoy the freedoms of expression and opinion.
معنی فارسی کلمه freedoms of expression
:
حق بیان نظرات و احساسات به صورت آزادانه بدون ترس از عواقب.