معنی فارسی freeholding
B1فرایند یا عمل مالکیت آزاد به معنای داشتن حق مالکیت کامل و بیقید و شرط بر یک ملک.
The process or practice of owning land or property entirely and without conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
مالکیت آزاد میتواند برای سرمایهگذاران املاک امنیت ایجاد کند.
مثال:
Freeholding can provide security for property investors.
معنی(example):
روش مالکیت آزاد برای قرنها وجود داشته است.
مثال:
The practice of freeholding has been around for centuries.
معنی فارسی کلمه freeholding
:فرایند یا عمل مالکیت آزاد به معنای داشتن حق مالکیت کامل و بیقید و شرط بر یک ملک.