معنی فارسی freelage
B1freelage، وضعیتی است که در آن افراد در روابط خود آزاد هستند و محدودیتهای تعهد را تجربه نمیکنند.
A state of being free in relationships without obligations.
- NOUN
example
معنی(example):
Freelage به حالت آزادی در روابط اشاره دارد.
مثال:
Freelage refers to a state of freedom in relationships.
معنی(example):
بسیاری از افراد به دنبال freelage هستند تا از تعهدات دوری کنند.
مثال:
Many people seek freelage to avoid commitments.
معنی فارسی کلمه freelage
:freelage، وضعیتی است که در آن افراد در روابط خود آزاد هستند و محدودیتهای تعهد را تجربه نمیکنند.