معنی فارسی fregata

B2

جنس بزرگی از پرندگان دریایی که به نام 'فریکاتا' شناخته می‌شود.

A genus of large seabirds known as frigatebirds.

example
معنی(example):

فریکاتا پرنده بزرگی است که معمولاً در مناطق ساحلی دیده می‌شود.

مثال:

The fregata is a large bird often seen in coastal areas.

معنی(example):

ما یک فریکاتا را که در بالای اقیانوس پرواز می‌کرد دیدیم.

مثال:

We saw a fregata soaring above the ocean.

معنی فارسی کلمه fregata

:

جنس بزرگی از پرندگان دریایی که به نام 'فریکاتا' شناخته می‌شود.