معنی فارسی french sorrel

B1

نوعی گیاه خوراکی که در سفره‌های فرانسوی استفاده می‌شود و از طعم ترش و تازه‌ای برخوردار است.

A culinary herb known for its sharp, acidic flavor, commonly used in French cuisine.

example
معنی(example):

شورل فرانسوی به خاطر طعم ترش و طراوت‌بخش‌اش شهرت دارد.

مثال:

French sorrel is known for its invigorating sour taste.

معنی(example):

سوپ با شورل فرانسوی خرد شده تقویت شده بود.

مثال:

The soup was enhanced with chopped French sorrel.

معنی فارسی کلمه french sorrel

: معنی french sorrel به فارسی

نوعی گیاه خوراکی که در سفره‌های فرانسوی استفاده می‌شود و از طعم ترش و تازه‌ای برخوردار است.