معنی فارسی frenula

B1

فرنولا به نوارهای بافتی اطلاق می‌شود که اعضای بدن مانند لب و لثه را به هم متصل می‌کنند.

Bands of tissue in the body that connect parts such as lips and gums.

example
معنی(example):

فرنولا نوارهای کوچکی از بافت در دهان هستند.

مثال:

The frenula are small bands of tissue in the mouth.

معنی(example):

هر فرنولوم لب را به لثه متصل می‌کند.

مثال:

Each frenulum connects the lip to the gum.

معنی فارسی کلمه frenula

:

فرنولا به نوارهای بافتی اطلاق می‌شود که اعضای بدن مانند لب و لثه را به هم متصل می‌کنند.