معنی فارسی frequency distribution
B1توزیع فرکانس، یک نمایش تحلیلی از تعداد دفعات وقوع مقادیر مختلف در یک مجموعه داده.
A summary of how often different values occur in a dataset.
- noun
noun
معنی(noun):
A list, table, or graph that displays the frequency of various outcomes in a sample.
example
معنی(example):
توزیع فرکانس نمرات یک منحنی نرمال را نشان داد.
مثال:
The frequency distribution of scores showed a normal curve.
معنی(example):
ما یک نمودار توزیع فرکانس برای دید بهتر ایجاد کردیم.
مثال:
We created a frequency distribution graph for better visualization.
معنی فارسی کلمه frequency distribution
:
توزیع فرکانس، یک نمایش تحلیلی از تعداد دفعات وقوع مقادیر مختلف در یک مجموعه داده.
