معنی فارسی freshen up

B1

تازه کردن، در شرایطی استفاده می‌شود که شخصی بخواهد خود را به لحاظ ظاهری یا روحی به حالت بهتری برساند.

To make oneself refreshed or neat, typically after an activity or before a meeting.

verb
معنی(verb):

To wash or groom oneself in order to be more attractive

مثال:

Women spend longer than men at freshening up before going out.

معنی(verb):

To freshen, make fresh, revivify, make new.

example
معنی(example):

من قبل از مهمانی نیاز دارم که خودم را تازه کنم.

مثال:

I need to freshen up before the party.

معنی(example):

پس از تمرین ورزشی مطمئن شوید که خودتان را تازه کنید.

مثال:

Make sure to freshen up after your workout.

معنی فارسی کلمه freshen up

: معنی freshen up به فارسی

تازه کردن، در شرایطی استفاده می‌شود که شخصی بخواهد خود را به لحاظ ظاهری یا روحی به حالت بهتری برساند.