معنی فارسی friezed
B1فرایزدار به معنای وجود دکوراسیون یا تزئینات بر روی سطحی از جمله سقف یا مبلمان است.
Decorated with patterns or designs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سقف فرایزدار ظریف و باوقار به نظر میرسید.
مثال:
The friezed ceiling looked ornate and elegant.
معنی(example):
فرنیچر فرایزدار به اتاق شخصیت خاصی داد.
مثال:
The friezed furniture added character to the room.
معنی فارسی کلمه friezed
:فرایزدار به معنای وجود دکوراسیون یا تزئینات بر روی سطحی از جمله سقف یا مبلمان است.