معنی فارسی frigidarium
B2اتاقی در حمامهای رومی که به سرد نگه داشتن دما اختصاص داشت.
A cold room, particularly in ancient Roman baths.
- noun
noun
معنی(noun):
In Ancient Roman baths, a room with a bath of cold water.
example
معنی(example):
فرگیداریوم یک اتاق سرد در حمامهای رومی بود.
مثال:
The frigidarium was a cold room in the Roman baths.
معنی(example):
بعد از حمامهای داغ، مردم به فرگیداریوم میرفتند.
مثال:
After the hot baths, people would go to the frigidarium.
معنی فارسی کلمه frigidarium
:
اتاقی در حمامهای رومی که به سرد نگه داشتن دما اختصاص داشت.