معنی فارسی fritterer
B1فریتساز، شخصی است که فریت درست میکند، با تخصص در تهیه این نوع غذاها.
A person who makes fritters, often with a specialization in this type of food.
- NOUN
example
معنی(example):
فریتساز در تهیه فریت سیب تخصص داشت.
مثال:
The fritterer specialized in making apple fritters.
معنی(example):
به عنوان یک فریتساز، او برای دستورهای منحصر به فردش مشهور شد.
مثال:
As a fritterer, he gained fame for his unique recipes.
معنی فارسی کلمه fritterer
:فریتساز، شخصی است که فریت درست میکند، با تخصص در تهیه این نوع غذاها.