معنی فارسی froggies

B1

froggies، کلمه‌ای محبت‌آمیز برای اشاره به قورباغه‌ها، به ویژه در بین کودکان.

A playful term for frogs, especially used by children.

noun
معنی(noun):

A frog.

معنی(noun):

A Frenchman.

example
معنی(example):

کودکان دوست دارند froggies را در حال پریدن دور دریاچه تماشا کنند.

مثال:

The kids love to watch the froggies hop around the pond.

معنی(example):

Froggies معمولاً در تالاب‌ها در بهار دیده می‌شوند.

مثال:

Froggies are often seen in the wetlands during spring.

معنی فارسی کلمه froggies

: معنی froggies به فارسی

froggies، کلمه‌ای محبت‌آمیز برای اشاره به قورباغه‌ها، به ویژه در بین کودکان.