معنی فارسی frolicker

B1

فرو لکر، کسی که با شادی و سرخوشی بازی می‌کند و در جستجوی تفریح است.

A person who plays and behaves in a playful manner, often in a happy and lively way.

noun
معنی(noun):

One who frolics; a reveler.

example
معنی(example):

پرشور از میان مرتع با شادی دوید.

مثال:

The frolicker ran joyfully through the meadow.

معنی(example):

کودکان پرشور بودند و در باغ بازی می‌کردند.

مثال:

The children were frolickers, playing in the garden.

معنی فارسی کلمه frolicker

: معنی frolicker به فارسی

فرو لکر، کسی که با شادی و سرخوشی بازی می‌کند و در جستجوی تفریح است.