معنی فارسی from top to bottom

B1

از بالا به پایین، به صورت کامل یا در همه سطوح به ترتیب. معمولاً در توصیف موقعیت یا ترتیب استفاده می‌شود.

In a complete or thorough manner from the highest point to the lowest point.

example
معنی(example):

باران زمین را از بالا تا پایین خیس کرد.

مثال:

The rain soaked the ground from top to bottom.

معنی(example):

او کتاب‌ها را از بالا تا پایین روی قفسه مرتب کرد.

مثال:

She organized the books from top to bottom on the shelf.

معنی فارسی کلمه from top to bottom

: معنی from top to bottom به فارسی

از بالا به پایین، به صورت کامل یا در همه سطوح به ترتیب. معمولاً در توصیف موقعیت یا ترتیب استفاده می‌شود.