معنی فارسی fromages
B1جمع کلمه پنیر به زبان فرانسوی که به انواع مختلف پنیر اشاره دارد.
The plural form of fromage, referring to various types of cheese.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها در رستوران انواع مختلفی از پنیرها را ارائه میدهند.
مثال:
They offer a variety of fromages in the restaurant.
معنی(example):
برخی از پنیرها طعمهای قوی دارند که بسیاری از افراد از آن لذت میبرند.
مثال:
Some fromages have strong flavors that many people enjoy.
معنی فارسی کلمه fromages
:
جمع کلمه پنیر به زبان فرانسوی که به انواع مختلف پنیر اشاره دارد.