معنی فارسی front desks

B1

میز جلویی، نقطه ورود به یک سازمان یا مکان خدماتی که اطلاعات و خدمات اولیه را ارائه می‌دهد.

The reception area in a hotel or office where visitors are greeted and assisted.

noun
معنی(noun):

The reception of an office or a hotel.

example
معنی(example):

کارکنان میز جلویی به مهمانان هنگام ورود خوشامد گفتند.

مثال:

The front desk staff greeted the guests as they entered.

معنی(example):

باید برای رزرو هتل خود در میز جلویی چک کنم.

مثال:

I need to check in at the front desk for my hotel reservation.

معنی فارسی کلمه front desks

: معنی front desks به فارسی

میز جلویی، نقطه ورود به یک سازمان یا مکان خدماتی که اطلاعات و خدمات اولیه را ارائه می‌دهد.