معنی فارسی front runner
B2پیشتاز، فرد یا گروهی که در یک رقابت در وضعیت برتر قرار دارد.
The leading competitor in a race or competition, often having the best chance of winning.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of the most likely winners in a contest, election, etc.
معنی(noun):
One who engages in front running.
example
معنی(example):
او پیشتاز در رقابت برای شهردار است.
مثال:
She is the front runner in the race for mayor.
معنی(example):
به عنوان یک پیشتاز، او شانس زیادی برای برنده شدن دارد.
مثال:
As a front runner, he has a strong chance of winning.
معنی فارسی کلمه front runner
:
پیشتاز، فرد یا گروهی که در یک رقابت در وضعیت برتر قرار دارد.
