معنی فارسی frontes
B2جبهه یا نمای پیشین یک ساختمان یا شی.
The front or facade of something.
- NOUN
example
معنی(example):
جبهههای ساختمان قدیمی به زیبایی طراحی شدهاند.
مثال:
The frontes of the old building are beautifully designed.
معنی(example):
هنرمندان اغلب کارهای خود را در نمای گالریها به نمایش میگذارند.
مثال:
Artists often showcase their work on the frontes of galleries.
معنی فارسی کلمه frontes
:
جبهه یا نمای پیشین یک ساختمان یا شی.