معنی فارسی frontoorbital
B1منطقهای که در قسمت جلویی و اطراف orbital قرار دارد و به حرکات چشم مرتبط است.
Relating to the front part of the orbital region around the eyes.
- OTHER
example
معنی(example):
منطقه فرونتو ارجینال برای حرکت چشم مهم است.
مثال:
The frontoorbital region is important for eye movement.
معنی(example):
پزشکان آناتومی فرونتو ارجینال را برای روشهای مختلف مطالعه میکنند.
مثال:
Doctors study the frontoorbital anatomy for various procedures.
معنی فارسی کلمه frontoorbital
:منطقهای که در قسمت جلویی و اطراف orbital قرار دارد و به حرکات چشم مرتبط است.