معنی فارسی frost-work

B1

طرح‌های یخی که بر روی سطوح در دماهای پایین ایجاد می‌شود.

The patterns formed by frost on a surface, typically seen in cold weather.

example
معنی(example):

کار یخ بر روی پنجره‌ها شبیه طرح‌های پیچیده‌ای بود.

مثال:

The frost-work on the windows looked like intricate designs.

معنی(example):

او از کار یخ قدردانی کرد چون طرح‌های زیبایی ایجاد کرده بود.

مثال:

She admired the frost-work as it created beautiful patterns.

معنی فارسی کلمه frost-work

: معنی frost-work به فارسی

طرح‌های یخی که بر روی سطوح در دماهای پایین ایجاد می‌شود.