معنی فارسی frothily

B1

به طور کف‌دار، حالتی را توصیف می‌کند که مایع دارای حباب یا کف باشد.

In a manner that is bubbly or foamy, often used to describe beverages.

example
معنی(example):

او به طرز کف‌دار درباره تعطیلاتش صحبت کرد.

مثال:

He spoke frothily about his vacation.

معنی(example):

کوکتل با یک پیچش مرکبات به طور کف‌دار سرو شد.

مثال:

The cocktail was served frothily with a citrus twist.

معنی فارسی کلمه frothily

: معنی frothily به فارسی

به طور کف‌دار، حالتی را توصیف می‌کند که مایع دارای حباب یا کف باشد.