معنی فارسی frounce

B1 /fɹaʊns/

فرو-نس، حالتی در حیوانات که به خصوص در دم‌ها یا خنکای آن‌ها پدید می‌آید و معمولاً از هیجان یا خوشحالی ناشی می‌شود.

Frounce refers to a frill or tuft of fur, often seen on an animal's tail, usually indicating excitement.

noun
معنی(noun):

A canker in the mouth of a hawk.

معنی(noun):

A plait or curl.

verb
معنی(verb):

To curl.

معنی(verb):

To crease, wrinkle, to frown.

معنی(verb):

To gather into or adorn with plaits, as a dress.

example
معنی(example):

سگ پس از یک پیاده‌روی طولانی دمی فرفره‌ای داشت.

مثال:

The dog had a frounce on its tail after a long walk.

معنی(example):

فرو-نس می‌تواند در دیگر حیوانات نیز زمانی که هیجان‌زده هستند، ظاهر شود.

مثال:

A frounce can also appear in other animals when they are excited.

معنی فارسی کلمه frounce

: معنی frounce به فارسی

فرو-نس، حالتی در حیوانات که به خصوص در دم‌ها یا خنکای آن‌ها پدید می‌آید و معمولاً از هیجان یا خوشحالی ناشی می‌شود.