معنی فارسی frowstier
B1فروستیر به معنای بو یا احساس بد یا ناکافی، به ویژه در یک فضای بسته است.
More stifling or musty; having an unpleasant smell, especially in a confined space.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Musty; stuffy (atmosphere)
example
معنی(example):
بعد از یک زمستان طولانی، اتاق بیشتر از قبل احساس بوی بد داشت.
مثال:
The room felt frowstier than before after a long winter.
معنی(example):
کتابخانه قدیمی بیشتر از آنچه که انتظار داشتم بوی بد میداد.
مثال:
The old library was frowstier than I expected.
معنی فارسی کلمه frowstier
:
فروستیر به معنای بو یا احساس بد یا ناکافی، به ویژه در یک فضای بسته است.