معنی فارسی frugality
B2 /fɹuːˈɡæləti/صرفهجویی، شیوهای از زندگی که در آن افراد تلاش میکنند هزینهها را به حداقل برسانند.
The quality of being frugal, or the practice of being economical.
- noun
noun
معنی(noun):
The quality of being frugal; prudent economy; thrift.
معنی(noun):
A sparing use; sparingness.
example
معنی(example):
صرفهجویی او به او این امکان را داد که یک خانه بخرد.
مثال:
Her frugality allowed her to buy a house.
معنی(example):
صرفهجویی برای پسانداز پول مهم است.
مثال:
Frugality is important for saving money.
معنی فارسی کلمه frugality
:
صرفهجویی، شیوهای از زندگی که در آن افراد تلاش میکنند هزینهها را به حداقل برسانند.