معنی فارسی frugally
B1صرفهجویانه به معنای مصرف نکردن بیش از حد منابع است، به ویژه در زمینه مالی.
In a way that is economical or avoids waste; with thrift.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهصورت صرفهجویانه زندگی میکرد تا برای یک ماشین جدید پسانداز کند.
مثال:
She lived frugally to save for a new car.
معنی(example):
او با صرفهجویی در هزینههایش جیبخرجش را برای کتابها خرج کرد بجای بازیهای ویدیویی.
مثال:
He frugally spent his allowance on books instead of video games.
معنی فارسی کلمه frugally
:صرفهجویانه به معنای مصرف نکردن بیش از حد منابع است، به ویژه در زمینه مالی.