معنی فارسی fruit bowl

A1

کاسه‌ای که در آن میوه‌ها قرار می‌گیرد.

A bowl used for holding fruit.

noun
معنی(noun):

A bowl used to keep fruit.

example
معنی(example):

من سیب‌ها و موزهای تازه را در کاسه میوه نگه می‌دارم.

مثال:

I keep fresh apples and bananas in the fruit bowl.

معنی(example):

کاسه میوه روی میز خیلی رنگارنگ به نظر می‌رسد.

مثال:

The fruit bowl on the table looks very colorful.

معنی فارسی کلمه fruit bowl

: معنی fruit bowl به فارسی

کاسه‌ای که در آن میوه‌ها قرار می‌گیرد.