معنی فارسی fruitdrop

B1

عمل افتادن میوه‌ها به زمین، معمولاً به دلیل بلوغ و سنگینی میوه‌ها.

The act of ripe fruit falling from trees, often signaling that they are ready to be harvested.

example
معنی(example):

صدای افتادن میوه‌ها در باغ طنین‌انداز شد.

مثال:

The sound of fruitdrop echoed through the orchard.

معنی(example):

در زمان برداشت، افتادن میوه‌ها معمول است زیرا میوه‌های رسیده از درختان می‌افتند.

مثال:

During harvest, fruitdrop is common as ripe fruits fall from the trees.

معنی فارسی کلمه fruitdrop

: معنی fruitdrop به فارسی

عمل افتادن میوه‌ها به زمین، معمولاً به دلیل بلوغ و سنگینی میوه‌ها.