معنی فارسی frumentum

B1

frumentum به معنی دانه غلات و به‌خصوص گندم در زبان لاتین و تاریخ روم است.

Grain, particularly wheat, often used in historical contexts.

example
معنی(example):

frumentum به عنوان یک اصطلاح مهم کشاورزی محسوب می‌شود.

مثال:

Frumentum can be seen as an important agricultural term.

معنی(example):

اقتصاد روم به شدت به frumentum برای تجارت وابسته بود.

مثال:

The Roman economy relied heavily on frumentum for trade.

معنی فارسی کلمه frumentum

: معنی frumentum به فارسی

frumentum به معنی دانه غلات و به‌خصوص گندم در زبان لاتین و تاریخ روم است.