معنی فارسی fruticetum
B1فروتیتوم به مجموعهای از بوتهها و گیاهان در یک منطقه مشخص اشاره دارد.
A collection of shrubs typically studied for ecological or horticultural purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
فروتیتوم شامل تنوع زیادی از گونههای بوتهای است.
مثال:
The fruticetum features a wide variety of shrub species.
معنی(example):
پژوهشگران به مطالعه فروتیتوم به خاطر اهمیت اکولوژیکی آن پرداختند.
مثال:
Researchers studied the fruticetum for its ecological importance.
معنی فارسی کلمه fruticetum
:فروتیتوم به مجموعهای از بوتهها و گیاهان در یک منطقه مشخص اشاره دارد.