معنی فارسی fucatious
B1فوکاتیوس، صفتی که به ویژگیهای خاص و منحصربهفرد اشاره دارد.
Having unique or distinctive qualities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت فوکاتیوس این گیاه را در میان گونههای خود منحصر به فرد میسازد.
مثال:
The fucatious nature of the plant makes it unique among its species.
معنی(example):
رفتار فوکاتیوس او اغلب دوستانش را شگفتزده میکند.
مثال:
Her fucatious behavior often surprises her friends.
معنی فارسی کلمه fucatious
:فوکاتیوس، صفتی که به ویژگیهای خاص و منحصربهفرد اشاره دارد.