معنی فارسی fuck around with

B1

به معنای مزاحمت یا وقت گذرانی بی‌هدف و گاه بازیگوشی با یک موضوع یا افراد دیگر است.

To engage in playful or aimless behavior, often in a lighthearted or teasing way.

example
معنی(example):

گاه گاهی، شما فقط نیاز دارید که با دوستانتان کمی وقت بگذرانید تا خوش بگذرد.

مثال:

Sometimes, you just need to fuck around with your friends to have a good time.

معنی(example):

او عاشق این است که با زبان‌های مختلف برنامه‌نویسی سر و کار داشته باشد.

مثال:

He loves to fuck around with different programming languages.

معنی فارسی کلمه fuck around with

: معنی fuck around with به فارسی

به معنای مزاحمت یا وقت گذرانی بی‌هدف و گاه بازیگوشی با یک موضوع یا افراد دیگر است.