معنی فارسی fudger

B1

فاجری به فردی اطلاق می‌شود که به طور غیرمستقیم و با نیرنگ در تلاش است تا کاری را انجام دهد یا از مسئولیت‌های خود فرار کند.

A person who evades responsibility or duty, often through deceit.

example
معنی(example):

فاجری سعی کرد با تقلب در امتحان فرار کند.

مثال:

The fudger tried to get away with cheating on the test.

معنی(example):

فاجری بودن می‌تواند به عواقب جدی در زندگی منجر شود.

مثال:

Being a fudger can lead to serious consequences in life.

معنی فارسی کلمه fudger

:

فاجری به فردی اطلاق می‌شود که به طور غیرمستقیم و با نیرنگ در تلاش است تا کاری را انجام دهد یا از مسئولیت‌های خود فرار کند.