معنی فارسی fulimart
B1زنجیرهای از سوپرمارکتها که محصولات مختلف را با قیمتهای مناسب ارائه میدهد.
A chain of supermarkets offering various products at reasonable prices.
- NOUN
example
معنی(example):
فولیمارت یک زنجیره سوپرمارکت جدید در شهر است.
مثال:
Fulimart is a new supermarket chain in the city.
معنی(example):
آخر هفته گذشته معاملات عالیای در فولیمارت پیدا کردم.
مثال:
I found great deals at Fulimart last weekend.
معنی فارسی کلمه fulimart
:
زنجیرهای از سوپرمارکتها که محصولات مختلف را با قیمتهای مناسب ارائه میدهد.