معنی فارسی full-term
B2بارداری کامل به معنای بارداری است که تمام مدت زمان بیمارگر را کامل کرده است و معمولاً به زایمان نوزاد در زمان مناسب اشاره دارد.
A pregnancy that reaches its full duration, typically around 40 weeks, leading to the birth of a viable baby.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بچه پس از یک بارداری کامل به دنیا آمد.
مثال:
The baby was born after a full-term pregnancy.
معنی(example):
پزشکان بارداریهای کامل را برای سلامتی کودک توصیه میکنند.
مثال:
Doctors recommend full-term pregnancies for the health of the child.
معنی فارسی کلمه full-term
:
بارداری کامل به معنای بارداری است که تمام مدت زمان بیمارگر را کامل کرده است و معمولاً به زایمان نوزاد در زمان مناسب اشاره دارد.