معنی فارسی fumagine
B1فومژین به معنای سیاهی و دودهای است که بر روی گیاهان ایجاد میشود و بر رشد آنها تأثیر میگذارد.
Fumagine is a sooty substance that coats leaves, interfering with photosynthesis.
- NOUN
example
معنی(example):
گیاه تحت تأثیر فومژین قرار گرفت و برگهایش سیاه شد.
مثال:
The plant was affected by fumagine, which made its leaves black.
معنی(example):
فومژین برگها را میپوشاند و فتوسنتز را کاهش میدهد.
مثال:
Fumagine coats leaves and reduces photosynthesis.
معنی فارسی کلمه fumagine
:
فومژین به معنای سیاهی و دودهای است که بر روی گیاهان ایجاد میشود و بر رشد آنها تأثیر میگذارد.