معنی فارسی fumbler
B1فامبلر، شخصی که در انجام کارها دشواری دارد و ممکن است دائماً اشتباه کند یا از دست بدهد.
A person who frequently makes errors or mishandles things, especially in a clumsy way.
- NOUN
example
معنی(example):
او در دستداشتن توپ یک فامبلر است.
مثال:
He is a fumbler when it comes to handling the ball.
معنی(example):
او به عنوان یک فامبلر، اغلب اشیای مهم را زمین میاندازد.
مثال:
As a fumbler, she often drops important items.
معنی فارسی کلمه fumbler
:فامبلر، شخصی که در انجام کارها دشواری دارد و ممکن است دائماً اشتباه کند یا از دست بدهد.