معنی فارسی fumbulator
B1وسیلهای یا سیستمی که برای ارزیابی و شناسایی مشکلات طراحی شده است.
A device or system used for testing and identifying issues.
- NOUN
example
معنی(example):
مهندس یک فامبولاتور برای آزمایش طراحی کرد.
مثال:
The engineer designed a fumbulator for testing.
معنی(example):
استفاده از یک فامبولاتور میتواند به شناسایی مشکلات در سیستم کمک کند.
مثال:
Using a fumbulator can help identify issues in the system.
معنی فارسی کلمه fumbulator
:وسیلهای یا سیستمی که برای ارزیابی و شناسایی مشکلات طراحی شده است.