معنی فارسی fumer

B2

عمل بخارپز کردن، فرآیند پختن با بخار برای حفظ رطوبت و طعم.

To cook food by exposing it to steam, often used to enhance moisture and flavor.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که مواد را روی آتش بخارپز کند تا طعم بیشتری بگیرد.

مثال:

He decided to fumer the ingredients over the fire for added flavor.

معنی(example):

آنها ترجیح می‌دهند گوشت‌ها را بخارپز کنند تا طعم آنها بیشتر شود.

مثال:

They prefer to fumer the meats to enhance the taste.

معنی فارسی کلمه fumer

:

عمل بخارپز کردن، فرآیند پختن با بخار برای حفظ رطوبت و طعم.