معنی فارسی fumigated

B1

فومیگیت شده، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک فضا با استفاده از گازهای شیمیایی آفت‌کش تمیز شده است.

An area that has been treated with fumigants to remove pests or pathogens.

verb
معنی(verb):

To disinfect, purify, or rid of vermin with the fumes of certain chemicals.

example
معنی(example):

انبار قبل از ذخیره‌سازی برای از بین بردن آفات فومیگیت شد.

مثال:

The warehouse was fumigated to eliminate pests before storage.

معنی(example):

آنها گزارش دادند که مناطق آلوده فومیگیت شده‌اند.

مثال:

They reported that the contaminated areas had been fumigated.

معنی فارسی کلمه fumigated

: معنی fumigated به فارسی

فومیگیت شده، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک فضا با استفاده از گازهای شیمیایی آفت‌کش تمیز شده است.