معنی فارسی functus
B1فنکتوس به معنای از بین رفته یا ناتوان است و عموماً در زمینههای حقوقی استفاده میشود.
A term used in law meaning that someone has fulfilled their role or duty and is no longer able to act in that capacity.
- OTHER
example
معنی(example):
اختیار وکلا پس از بسته شدن پرونده از بین رفت.
مثال:
The lawyer's authority was functus after the case was closed.
معنی(example):
طبیعت فنکتوس توافق آن را بیاعتبار کرد.
مثال:
The functus nature of the agreement made it void.
معنی فارسی کلمه functus
:فنکتوس به معنای از بین رفته یا ناتوان است و عموماً در زمینههای حقوقی استفاده میشود.