معنی فارسی funebrious

B1

فونیبر، به حالتی تاریک مرتبط با مرگ و سوگواری اشاره دارد.

Describing something that relates to or suggests mourning or sorrow.

example
معنی(example):

جو فونیبری قبرستان احساس‌برانگیز بود.

مثال:

The funebrious atmosphere of the graveyard was palpable.

معنی(example):

داستان‌های فونیبر معمولاً جنبه‌های تاریک وجود انسان را بررسی می‌کنند.

مثال:

Funebrious tales often explore the darker aspects of human existence.

معنی فارسی کلمه funebrious

:

فونیبر، به حالتی تاریک مرتبط با مرگ و سوگواری اشاره دارد.