معنی فارسی funest
C1به معنای غمانگیز یا سرنوشتساز، که معمولاً منجر به آسیب میشود.
Causing disaster; deadly or fatal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پیامدهای غمانگیز این تصمیم پیشبینی نشده بود.
مثال:
The funest consequences of the decision were unforeseen.
معنی(example):
در ادبیات، رویدادهای غمانگیز معمولاً به فاجعه میانجامند.
مثال:
In literature, funest events often lead to tragedy.
معنی فارسی کلمه funest
:به معنای غمانگیز یا سرنوشتساز، که معمولاً منجر به آسیب میشود.