معنی فارسی fungistatically

B1

به طرز فانگیستاتیک، به معنای جلوگیری از رشد قارچ‌ها بدون کشتن آن‌ها است.

In a manner that inhibits the growth of fungi without killing them.

example
معنی(example):

این دارو به طور فانگیستاتیک علیه عفونت عمل می‌کند.

مثال:

The drug works fungistatically against the infection.

معنی(example):

برخی درمان‌ها به صورت فانگیستاتیک برای کنترل عفونت‌های قارچی کار می‌کنند.

مثال:

Some treatments work fungistatically to control fungal infections.

معنی فارسی کلمه fungistatically

:

به طرز فانگیستاتیک، به معنای جلوگیری از رشد قارچ‌ها بدون کشتن آن‌ها است.