معنی فارسی funked-up

B1

فانک کردن، به معنای اضافه کردن عناصر شاداب و زنده به چیزی، به خصوص در موسیقی یا سبک لباس.

To change something to make it more energetic or lively, often in a musical or stylistic context.

example
معنی(example):

موسیقی‌دان آهنگ را به سبک فانک بیشتری کرد تا زنده‌تر شود.

مثال:

The musician funked-up the song to make it more lively.

معنی(example):

او با چند اکسسوری روشن، لباسش را به سبک فانک تغییر داد.

مثال:

She funked-up her outfit with some bright accessories.

معنی فارسی کلمه funked-up

: معنی funked-up به فارسی

فانک کردن، به معنای اضافه کردن عناصر شاداب و زنده به چیزی، به خصوص در موسیقی یا سبک لباس.