معنی فارسی funnybones
B1به معنایی است که به افرادی اطلاق میشود که از حس شوخطبعی بالایی برخوردارند.
Refers to those who have a great sense of humor.
- noun
noun
معنی(noun):
The ulnar nerve in the elbow, which, when hit, causes a tingly sensation.
مثال:
Ouch, I just hit my funny bone.
معنی(noun):
One's sense of humor.
مثال:
His wisecracks always tickle my funny bone.
example
معنی(example):
دوستانم همیشه مرا میخندانند؛ آنها بهترین استخوانهای خندهدار را دارند.
مثال:
My friends are always making me laugh; they have the best funnybones.
معنی(example):
افرادی که استخوانهای خندهدار دارند، میتوانند هر فضایی را شاد کنند.
مثال:
People with funnybones can lighten any mood.
معنی فارسی کلمه funnybones
:
به معنایی است که به افرادی اطلاق میشود که از حس شوخطبعی بالایی برخوردارند.